اینجا دیگر من منم
ذهن نوشته های کسیکه از قضاوت شدن فراریه
اینجا دیگر من منم
ذهن نوشته های کسیکه از قضاوت شدن فراریه
خدا اینجاست پیشمه!
خدایی خدا حواسش ب من هست
دمت گرم خدایا!!
امشب قرار بود برم خونه پسره
دو بار تاحالا کنسل کرده بودم دگ دیدم واقن نمیشه الانم کنسل کنم زشته، میگه"" دختره چ امله، من ک گفتم صرفا میخایم یه چایی بخوریم و گپ بزنیم!!""
شاید اینکه میگم زشته و فلان هم حتی اشتباه میکنم...شاید باید فقط روی اصول خودم بمونم...ولی خب چند بار ک پشت هم نه میگی، اونم ب آدمی ک حداقل ظاهرا موجه و بی مشکله، آدم حس بد میگیره...
چمیدونم...
دگ امروز زود از لب اومدم خونه یه ساعتی خابیدم با اکراه پاشدم رفتم دوش گرفتم ک بعدش برم اونجا،،خودش نیم ساعت پیش پیام داد امروز اوکیه؟ میای؟
گفتم اگ خسته ای و شلوغی یا هرچی بذاریم برا اخر هفته،، گفت نه منکه اوکیم ولی اگ تو خسته ای باشه،( این خودش علامته! برا کسیکه انقد پیگیر بود!!)، بعد گفتم اشکال نداره میام ی چایی میزنیم و میرم، گفت اوکی...چنددقیقه پیش پیام داد ساعت ۸ چطوره؟ یا اگ دیره بذاریم برا فردا! گفتم حاجی بیخیال بیا همون ویکند بریم بیرون شام بخوریم!!
خلااااصه ک خودش ب خودش کنسل شد و حیف اون خواب خوبی ک من وسطش پریدم رفتم حموم :@@ ولی درکل خیلیم بهتر، هم خودم کنسل نکردم ک عذاب وجدان داشنه باشم، هم اینکه نرفتم اونجا معلوم نبود حالا چ برنامه ای بشه...!! همزمان توی هینجم داشت ب اون اکانت فیک پیام میداد!!
کلا ایشون اومده بود برای فاکیدن و بس، ،و خداروشکر ک شر شو کم کردم...حالا بلکه اخر هفته رم خودم کنسل کنم!!
کیوی!
تصمیم درست یا غلط
خبببب
خودم با دستای خودم به همش زدم این رابطه رو!! چرا؟؟ چون با عقلم پیش میرم نه با قلبم...
و برای همینه ک همیشه تنهام آفکورس :@
هیچی
بیا فقط قبول کنیم ک ما لیاقت و شانس یسری چیزا رو نداریم. فقط همین.