صبح رفتم دکتر باز
تمام چیزا رو براش تو ضیح دادم
نهایتا گفت باید سی تی شکم بدی ببینیم مشکل چیه
پرسیدم هزینه ش چقده؟ گفت هزاردلار ب بالا...
من :/
خلاصه گفت برات مینویسم احتمالا یک هفته دگ زنگت میزنیم ک بیای بدی...
هزار فاکینگ دلار برا یه سی تی...
خود همین دکتر ویزیت کردنش الان میشه ۵۰۰تا...
واقعا کمر شکنه هزینه کارای درمانی...
از مطب ک اومدم بیرون بجای اینکه خیالم راحت شده باشه، بدتر اعصابم خوردتر شد...
دیشب بلیط ایران گرفتم، برای یک سپتامبر. ک میشه ۳ هفته دگ...و موقع گرفتنش انقده ذوق داشتم ک نگو...برا اولین بار بعد از مدتها از ته دل خوشحال بودم...
حالا دو دل بودم الان ک میرم ایران، یه بارگی کارای درمان و تشخیص و اینارم همونجا انجام بدم...درسته آزاد باز محسوب میشم ولی دگ این پولای بی زبونی ک اینجا ازم میگیرن رو نمیدم...
فقط نگران این بودم ک نکنه تو ۳هفته بدتر بشم، یهو مثلا خطری بشه وضعم...آدم چمیدونه...
این گزینه سی تی دادن و ندادن قبل ایران مغزمو داشت میخورد...ک با چندتا بچهای ایرانی مشورت کردم...گفتن تو ک داری میری، ایشالله طوری نمیشه، برو ایران کاراتو بکن و پول ب اینا نده چون هیچکاری ام برات نمیکنن جز خرج اضافی تراشیدن...
واقعا هم همینه...آدمو دور سر میگردونن، تشخیص درست نمیدن، بی سوادن، و فقط هی بیل های کلان میفرستن برا ادم....هیییچکاری ام نمیکنن در جهت بهتر شدن ادم... و واقعا لعنت بهشون...
بگذریم...دگ ب خرداد زنگ زدم گفتم ی استخاره برام بگیره ک اگ ب صلاحمه صبر کنم و بیام ایران برا کارام...و جوابش اینجوری اومده بوده ک انشالله خوب است،سفر پر خیرو برکتی است :))) همینقد دقیق...
دگ خدا کمکم کنه ایشالله...
امروز عصر ب اصرار مکرر و چند هفته ایه اسفند، رفتم گوشت گوسفندی گرفتم بپزم برا خودم...مثلا اگ گوشت گاو اینجا یه بسته ۱۰ دلاره، گوسفندی ۲۰ دلاره :@ ولی خب بنظرم از این ب بعد باید همونو بگیرم...گرون تر ولی هم لذیذ تره، هم زودتر میپزه هم طبعش گرمه و برا بدن بهتره...
الانم گوشتا دارن با پیاز و سیر و اینا رو گاز قل میزنن...
ساعت دو ربع نصف شبه...از ۷ شب تا یک خاب بودم...دگ الان شروع کردم ب پختن...
جاتون خالی اومدم کنار پنجرم نشستم، یه نمه بارون و رعدوبرق و صدای جذابشو گوش میکنم...
این سکوت و بارون رو دوست دارم...
امروزم تایم و مکان کامیتی میتینگم رو اوکی کردم..پوسترمم رفتم گرفتم...
حالا باید اماده بشم برای کامیتی میتینگ...meh...
حرف زدن و توضیح دادن و کلا پرزنت کردن کارم رو دوست دارم، ولی اماده شدن براش رو نه...
خدایا حال همه رو خوب کن...
وای چقدر گرررووووووون! البته سیستم درمانی اونجا همینه.
انشالله بسلامتی و خوشی باشه سفرت و خوب خوب بشی و دوباره با حال خوب برگردی.
بخدا اینجا هر کوفتی باشه در زمینه دوا درمون سریع و خوبه، درمانتو آزاد هم حساب کنن خیلی به صرفه تره و الافی کمتر!
آدم وقتی مریض میشه خیلی دل نازک میشه و همش حس تنهایی داره...
دقیقا
نیمه دوم نوشته هات حس خوب بهم داد.
به نظر من هم بیا ایران و همینجا سریع کارهای درمانت رو پیگیر شو .
خوشحال شدم از خوندن اون قسمتی که گفتی بلیط ایران گرفتی و خوشحال هستی . .
راستی دو تا سوال .. اگر حوصله داشتی ممنون میشم جواب بدی :
۱. مگه شما بیمه دانشجویی ندارید؟ اگر دارید این هزینه ها رو ساپورت نمیکنه؟ هزینه های دندانپزشکی رو بینه دانشجویی ساپورت میکنه؟
۲. تا جایی که اطلاع دارم (طبق نوشته هاتون) شما الان یکساله که امریکا هستید با ویزای دانشجو که همون "اِف وان" هست .
الان که میخواهید بیایید ایران، مشکلی نیست؟ و برای برگشت دوباره درخواست ویزا بدید، درسته؟
دوستان خودم همه اشون گفتن بعد از اتمام دوره دکترا و روشن شدن تکلیف گرین کارتوشون اومدن.
این سوالات رو پرسیدم چون خودم درگیر پروسه مهاجرت به امریکا با ویزای دانشجویی هستم .
قربانت
بیمه داریم ولی همچنان باید بخشی از پولو داد...بیمه دندونم داریم.
من ویزام مولتیه مشکلی ندارم برای اومدن.