این زندگی شده همش درس و درس و درس و درس
امشب دگ میخاستم سر ب بیابون بذارم
ی آب خوش از گلومون نمیذارن بره پایین بی ناموسا....
بعد امتحانا یجوریه ک خودتو پارم کرده باشی باز نمره راضی کننده نمیگیری...و نهایتا آدم از خودش ناامید میشه...ازینکه تلاش ادم مثمر ثمر نیس...
حالا ن ک نمره های افتضاحی بگیرم...صرفا اینکه میانگین کلاس بالاس و نمره قبولی هم بالاس رقابتو خ بیشتر میکنه و اذیت کننده س...
اولین امتحان سری دوم رو ک دقیقا میانگین کلاس شدم ...بااینکه خ خوب خونده بودم...ولی جوابم ناامیدکننده بود...
امتحان بعدی فرداست...نمیدونم این چجوری میشه دگ...
کاش زودتر این ترم کوفتی تموم بشه...فشار درسا و کارایی ک ازمون توقع دارن بالاس واقعا...
بدرک اگ نمرهت ماکس و عالی نباشه...فقط پاس شو...
انصافا سرباز خوبی بود :))) دگ معلوم نیس کی ببینمش! یا اصن ببینمش کلا :/
اصلا فکرشو نمیکردم ک خرداد توانایی اینو داشته باشه ک با کیلومترها فاصله هنوزم توو اعصاب و خلقم برینه ...
بهرحال اینم خودش ی مهارتیه...
اسفند میگف برو خداروشکر کن ک نیستی!! و ب تخمت بگیر این برخورداشو...
هنوزم اون شخصیتی ک نمیخام کسی ازم رنجیده باشه یا ناراحت، درونم هست...برا همین وقتی بهش فکر میکنم از درون شل میشم...اینکه خرداد حتی ب ناحق ازم دلش رنجیده ازم... -_-
فکر میکنم ماها هیچوقت کامل عوض نمیشیم...حداقل من...
فقط توی یه برهه هایی سعی میکنیم کمش کنیم فلان رفتار و اخلاقو...یا سرپوش میذاریم،،، ولی نهایتا همونیم ک بودیم...
و این زیاد جالب نیس...
مافیا زودیاک دیدم قسمت ۵،، چقدددد روو مخ بودددد...
فردا کووییز دارم ک نخوندم هیچی و حتی ۴شنبه ک امتحان دارمم فقط با سرعت دو ایکس جلساتشو گوش کردم تند تند، درعمل چیزی دربساطم نیس :@@
گودی رو برداشتم واسه خودم، و دوسش دارم...
ینی تکلیف آزمایشگاه نهاییم چی میشه؟؟؟
خدا کمکم کنه...