اینجا دیگر من منم

اینجا دیگر من منم

قضاوت بقیه ب یه ورم...والا
اینجا دیگر من منم

اینجا دیگر من منم

قضاوت بقیه ب یه ورم...والا

فشار

این زندگی شده همش درس و درس و درس و درس

امشب دگ میخاستم سر ب بیابون بذارم

ی آب خوش از گلومون نمیذارن بره پایین بی ناموسا....

بعد امتحانا یجوریه ک خودتو پارم کرده باشی باز نمره راضی کننده نمیگیری...و نهایتا آدم از خودش ناامید میشه...ازینکه تلاش ادم مثمر ثمر نیس...

حالا ن ک نمره های افتضاحی بگیرم...صرفا اینکه میانگین کلاس بالاس و نمره قبولی هم بالاس رقابتو خ بیشتر میکنه و اذیت کننده س...


اولین امتحان سری دوم رو ک دقیقا میانگین کلاس شدم ...بااینکه خ خوب خونده بودم...ولی جوابم ناامیدکننده بود...

امتحان بعدی فرداست...نمیدونم این چجوری میشه دگ...


کاش زودتر این ترم کوفتی تموم بشه...فشار درسا و کارایی ک ازمون توقع دارن بالاس واقعا...


مقایسه سمه

بدرک اگ نمره‌ت ماکس و عالی نباشه...فقط پاس شو...

متلز

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سرباز همسایه

انصافا سرباز خوبی بود :))) دگ معلوم نیس کی ببینمش! یا اصن ببینمش کلا :/ 

برهه

اصلا فکرشو نمیکردم ک خرداد توانایی اینو داشته باشه ک با کیلومترها فاصله هنوزم  توو اعصاب و خلقم برینه ...

بهرحال اینم خودش ی مهارتیه...

اسفند میگف برو خداروشکر کن ک نیستی!! و ب تخمت بگیر این برخورداشو...

هنوزم اون شخصیتی ک نمیخام کسی ازم رنجیده باشه یا ناراحت، درونم هست...برا همین وقتی بهش فکر میکنم از درون شل میشم...اینکه خرداد حتی ب ناحق ازم دلش رنجیده ازم... -_-


فکر میکنم ماها هیچوقت کامل عوض نمیشیم...حداقل من...

فقط توی یه برهه هایی سعی میکنیم کم‌ش کنیم فلان رفتار و اخلاقو..‌.یا سرپوش میذاریم،،، ولی نهایتا همونیم ک بودیم...

و این زیاد جالب نیس...


مافیا زودیاک دیدم قسمت ۵،، چقدددد روو مخ بودددد...

فردا کووییز دارم ک نخوندم هیچی و حتی ۴شنبه ک امتحان دارمم فقط با سرعت دو ایکس جلساتشو گوش کردم تند تند، درعمل چیزی دربساطم نیس :@@ 


گودی رو برداشتم واسه خودم، و دوسش دارم...



ینی تکلیف آزمایشگاه نهاییم چی میشه؟؟؟

خدا کمکم کنه...