اینجا دیگر من منم

اینجا دیگر من منم

قضاوت بقیه ب یه ورم...والا
اینجا دیگر من منم

اینجا دیگر من منم

قضاوت بقیه ب یه ورم...والا

امروز و افکارم

از صب ساعت ۸ ک چشم باز کردم تا همین الان ک هشت شبه توی رختخواب بودم، فقط در حد ده دقیقه کلا از جام پاشدم برا ناهار، ک همون پیتزای شب قبل بود!! 

ناراضی نیستم...حسابی خستگی در کردم...ولی چشمام اذیته چون همش سرم تو گوشی بوده...داشتم singles inferno میدیدم :)))) شخصا خیلی با تم‌ برنامه حال میکنم!!

احتمالا کم کم پاشم برم حمام ی دوش بگیرم...فردام برم خرید یکم روحیه‌م عوض بشه...راستی فردا روز لیزرمم هست...نگفتم ک دستگاه لیزر خونگی براون خریدم ۳۲۰ فاکینگ دلار!!! درکل دیدم بخام اپیلیدی بگیرم دردسره همش،،بعد این لیزره یه چیزیه ک همش قراره تو کف‌ش باشم پس گفتم بذار بخرم بره...یه بار استفادش کردم تاالان... ولی باید هفته ای یه بار استفاده کنم ک بعده فک کنم ۳ماه اینا نتیجه بده لابد!!


باید هرچی زودتر ب استاد فعلی ایمیل بزنم درمورد روتیشن چهارمی ک میخام برم...بطرز عجیبی همون لحظه ای ک اومدم دهنمو باز کنم و اینو بهش بگم یهو تلفنش زنگ خورد و اینم گیج و ویج پرید کاپشن و کیفشو چنگ زدو خدافظی کرد و رفت!! من همینجور دهنم باز مونده بود ک چیشد؟؟!!؟؟ حس خیلی بدی داره... از یطرفم دلم میخاد کل این هفته پیش رو رو استراحت کنم و نرم لب، نمیخام عملا هییییچکاری بکنم...فقط میخام مث امروز رو تخت باشم...میخام تا قبل شروع ترم جدید استراحت کنم...از یطرف هم بخام احتمال یه روتیشن چهارم رو بش بگم هم بگم نمیام این هفته رو خیلی زشت میشه...اماااا مامان بابا میگفتن تو فکر خودتو بکن نه رضایت بقیه رو...گفتن الان داری خودتو پاره میکنی ک یکی دگ خوشحال باشه و این اشتباهه...درآینده کم میاری اک اینجوری بری جلو...و راست میگن...


یهو یاد این میوفتم ک چرااااا باید دیشب با سبی میرفتم سینما؟؟؟ یا اسکی؟؟؟ یا هرجایی اصن؟؟؟ واقعا خوشم نمیاد ازش، نه ک بچه بدی باشه ، ولی حس بدی بهم میده ک خب بی دلیل هم نیست،، یجورایی عن و توو کون نروعه...از یطرفم دیشب ک بعد اسکی یه سر رفتیم دم خونه سبی ک بره آیدی‌شو برداره، بیرون دم در پدرامم بود، من رفتم داخل خونه توی پاگرد منتظر وایسادم که گرم باشه تا سبی بیاد بریم، بعد ک درومدیم فرشید هم ب پدارم جوین شده بود و داشتن سیگار میکشیدن...و سلاملک کردیم،، فرشید ک هیچی، ولی پدرام یکی دوجا تو حرفاش یچیزی گفت ب این معنا ک انگار منو سبی باهمیم!ب این استناد ک الان مارو باهم دیده لابد!! و از اینم بدم اومد ک چرا منو باید با این شبه قزمیت باهم ببینه!!! حتی توی پیست اسکیت هم چون اکثرا دختر پسری اومده بودن حس اینو میداد ک یکی اگ ببینه مارو انگار باهمیم...چون سبی دستمو گرفته بود نخورم زمین و کمکم میکرد :))))))))) البته از خلوص عمل و نیت‌ش متشکرم ولی خب وجهه خوبی نداره برام :)))) اینجا criminal mind معنا پیدا میکنه!!!!



پاشم برم حموم :)))

نظرات 2 + ارسال نظر
رها پنج‌شنبه 7 دی 1402 ساعت 14:43 http://519.blogsky.com

منم تازگی‌ها خریدم و دوبار ازش استفاده کردم. خوب بوده تا الان. ایکاش زودتر می‌خریدم و تاحالا ۸۰۰ دلار خرج لیزر تو این مرکز زیبایی نمی‌کردم که هرچی پشم بود برگشت!

اره می ارزه واقعا...یه بار یه هزینه زیادتر آدم میکنه ولی دگ تمومه...

ریرامیرا یکشنبه 3 دی 1402 ساعت 10:32 http://Riramira.blogsky.com

این دستگاه لیزری که خریدی مثل دستگاه واقعیا دردم میاره؟

آره تا یه حدی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.