اینجا دیگر من منم

اینجا دیگر من منم

قضاوت بقیه ب یه ورم...والا
اینجا دیگر من منم

اینجا دیگر من منم

قضاوت بقیه ب یه ورم...والا

عروسکی ک برا تولد یه بچه گرفته بودم و ندادم بهش، رو ) چون براش لباس گرفتم و دادم) ،  برداشتم برا خودم...

عروسک داشتن و حرف زدن باهاش بهتر از تنهاییه حداقل‌‌..

یکی دوبار ب این فک کردم ک گربه بیارم بعد دیدم هم هزینش زیاده هم ممکنه نتونم ساپورتش کنم حیوونو.‌.فعلا آمادگی ندارم...ب همین بسنده میکنم فعلا...

امشب بعده نزدیک ۳ماه، یسری لباسارو باز کردم...کل لباسهامو مرتب و آویزون کردم ب جالباسی...بعضی چیزارو ک میدیدم دلم میگرفت، چون مامان اونارو برام مخصوص گذاشته بود، و اگ ب خودم بود اصن نمیفمیدم ک بیارمشون...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.